عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



  

من اول روز دانستــــــم که با شــــیرین درافتـــادم

که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم

 

تــو را من دوست می‌دارم خـلاف هـر که در عـالـم

اگـر طعنه است در عقلم اگـر رخنه است در دینـم

 

و گر شمشیر بـرگیــــــری ســـــــپر پیشت بینـــدازم

که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم

 

برآی ای صبـــح مشـــتاقان اگــــر نـــــــزدیک روز آمد

که بگــــرفت این شـــب یلـدا مـلال از مـــاه و پروینم

 

ز اول هستـــی آوردم قفـــای نیستــی خـــوردم

کنـون امید بخشــایش همـی‌ دارم که مسکینــم

 

دلی چــون شمع می‌باید که بـــر جـانم ببخشاید

که جز وی کس نمی‌بینم که می‌سوزد به بالینم

 

تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی‌آید

روا داری که من بلبل چـــو بوتیمار بنشینم؟

 

رقیب انگشت می‌خاید که سعدی چشم بر هم نه

متـــرس ای باغبــان از گل که می‌بینــم نمی‌چینم




:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: بازدید از این مطلب : 452
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 8 مهر 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com